حمیده ذاکری | شهرآرانیوز؛ در سفر امامحسین (ع) از حجاز به کربلا، علاوهبر مردان، زنان بسیاری نیز حضور داشتند. این زنان جزو اهلبیت امامحسین (ع) یا از خانواده یاران آن حضرت بودند. زنان حادثه کربلا همانند مردان، وظیفه خاصی برعهده داشتند. آنها در زنده ماندن این حادثه شگرف و تأثیرگذار نقش بسیار ارزندهای ایفا کردند. طبق بیان شهیدمطهری (ره)، «تاریخ کربلا یک تاریخ و حادثه مذکر-مؤنث است؛ حادثهای که مرد و زن هر دو در آن نقش دارند، ولی مرد در مدار خودش و زن در مدار خودش».
در این موضوع تردید نیست که مؤثرترین زن در صحنه کربلا، حضرت زینب (س) است. ایشان از ابتدای قیام با ترک خانه، همراه امامحسین (ع) بودند و در تمام طول سفر و پس از آن، هنگام محاصره زنان و کودکان در کربلا توسط دشمنان، کنار امام بودند. گفتوگوهاى ایشان با امام در شب عاشورا، حضورشان درکنار بدن علىاکبر (ع) و حضرت سیدالشهدا در روز عاشورا، پاسداری از امامسجاد (ع) و سرپرستی کاروان اسرا و پس از آن، خواندن خطبه افشاگرانه در کوفه و همچنین در مجلس یزید، هرکدام حماسهای بیبدیل در تاریخ شیعه است که آنها را یک زن آفریده است و ماندگار شدهاند.
درواقعه عاشورا زنان بهعنوان مشوق و پشتیبان همسر خود ظاهر شدند. برخی از این زنان مانند دُلْهُم، همسر زهیر، با تشویق شوهرش زهیربنقین، موجب دیدار زهیر با امامحسین (ع) شد. زهیر پس از ملاقات با امام در ادامه، در زمره یاران خاص حضرت قرار گرفت و شهادت، پاداش این همراهیاش شد. براساس برخى نقلها، دلهم هنگام وداع با شوهرش از او خواست که نزد جد حسین (ع)، از او یاد کند. همسر عمروبنجناده از دیگر شجاعان در واقعه کربلا بود.
این زن بزرگوار پس از شهادت همسرش، عمروبنجناده، فرزند جوانش را به میدان فرستاد و او را برای جهاد تشویق کرد. همچنین در واقعه عاشورا زنانی بودند که در مسیر زمینهسازی برای یاری رساندن به امامحسین (ع) و یارانش حرکت کردند. ماریه یکی از این زنان بود. گفته میشود او زنی شیعه بود که در بصره ساکن بود و خانهاش مدتى محل تجمع و گفتوگوى طرفداران امامحسین (ع). ثمره این تجمع، حرکت سه نفر (یزیدبنثبیت و دو پسرش عبدا... و عبیدا...) به مکه و همراه شدنشان با قافله شهیدان کربلا بود.
بهگفته کارشناسان، یاران امامحسین (ع) خود را از تعلقات دنیوی جدا کرده بودند و با علم به اینکه نتیجه این سفر جز مرگ و شهادت نیست، ایشان را همراهی میکردند. بر این اساس آمده است که امامحسین (ع) برای اینکه فقط یاران مخلص همراهشان باشند، اقداماتی انجام دادند؛ از جمله ضمن خطبهای که قبل از حرکت از مکه بهسوی عراق خواندند، درباره مرگ و لقای خداوند سخن گفتند و فرمودند: «هرکه آماده است خون خود را در راه ما نثار کند و خود را آماده لقاى خداوند سازد، با ما رهسپار شود».
همچنین در یکی از منزلگاهها پس از اعلام خبر کشته شدن مسلم و هانی و عبدا... بنیقطر، بیعت را از همراهان خود برداشتند. درنتیجه همه جز همان عده از یاران حضرت که از مدینه با ایشان همراه بودند، رفتند. دانشمند معروف اهلسنت، «قندوزى»، نقل مىکند که امام (ع) در منزلگاه «زباله»، پس از شنیدن خبر شهادت مسلمبنعقیل و بىوفایى کوفیان، رو به همراهانشان کردند و چنین فرمودند: «اى مردم! هرکه از شما در برابر تیزى شمشیر و زخم نیزهها بردبار است، با ما بماند والا از ما جدا شود».
رباب، همسر امامحسین (ع) و مادر بانو سکینه و حضرت علیاصغر (ع) است. رباب را زنی خردمند، بافضیلت و شاعر معرفی کردهاند و گفته میشود ایشان که شاهد شهادت همسر، فرزند و دیگر نزدیکان خویش بود، تنها یک سال پس از واقعه عاشورا زنده ماند و در این مدت زیر هیچ سایهاى نرفت و برخى گفتهاند که در این مدت بر سر مزار امام به سوگ نشست.
در نقلى آمده است که خانه این بانوی بزرگوار را فرماندار یزید در مدینه تخریب کرد. رباب، مرثیههاى جانگدازى در رثاى امامحسین (ع) سروده است، ازجمله: «آن که نورى پرتوافشان بوده است، اکنون کشته دفن ناشده کربلاست/ نواده پیامبر! خدا تو را از سوى ما جزاى نیکو دهد.
[تو]از زیان وزن اعمال [در قیامت]، دور گشتهاى/ تو براى من کوهى سخت بودى که به آن، پناه مىبردم و تو با رحمت و دیندارى با ما مصاحبت مىکردى/ [پس از تو]چه کسى براى یتیمان باشد و چه کسى براى درخواستکنندگان؟ / و چه کسى نیاز را برطرف کند و مسکینان، به چه کسى پناه برند؟ / به خدا سوگند، پس از تو با هیچ فرد دیگرى ازدواج نخواهم کرد تا آنکه میان شن و گل، مدفون و ناپیدا شوم».
امالبنین، مادر حضرت ابوالفضل (ع)، دیگر بانوی مرثیهسرای واقعه کربلاست. در مقاتلالطالبین آمده است: «امالبنین که مادر چهار پسر کشتهشده بود، به بقیع مىرفت و در آنجا، اندوهگینترین و سوزناکترین مرثیهسرایىها را براى پسرانش انجام مىداد. مردم، نزد او گرد مىآمدند و به آن مرثیهها گوش فرامىدادند. مروان هم جزو کسانى بود که به بقیع مىآمد و به مرثیه امالبنین، گوش مىداد و مىگریست».
همچنین امسلمه، همسر بزرگوار پیامبر (ص)، در قیام عاشورا بهنوعی رازدار سیدالشهدا (ع) و مطلع از واقعه کربلا و شهادت ایشان بود. میگویند پیامبر (ص) قطعهاى از خاک کربلا را به او داده و خبر داده بودند که هرگاه این تربت تبدیل به خون شد، بدان که حسین (ع) شهید شده است. امسلمه قبل از حرکت، سخنانی را با امامحسین (ع) مطرح کرد و روز عاشورا از طریق دیدن پیامبر (ص) در خواب و نیز خون شدن خاکى از کربلا که در نزدش بود، از شهادت امام باخبر شد. او از اولین بهسوگنشستگان سالار شهیدان است.
در روایت است که زنانی در میدان کربلا دست به سلاح بردند و به جهاد پرداختند. اموهب مشهورترین این زنان بود که پس از اینکه شوهرش به میدان رفت، او نیز چوبی برداشت و او را همراهی کرد. طبری مینویسد: «اموهب، چماقی برگرفت و سوی شوهر خویش رفت و میگفت: پدر و مادرم به فدایت! از پاکان، از باقیماندگان محمد (ص)، دفاع کن. عبدا... سوی وی آمد تا او را پیش زنان ببرد و زن، جامه وی را گرفته بود، میکشید و میگفت: باید من هم با تو بمیرم. امامحسین (ع) آن زن را ندا داد و گفت: خدا شما خاندان را پاداش نیک دهد!ای زن، خدایت رحمت آرد! پیش زنان بازگرد و با آنها بنشین که بر زنان، پیکار (واجب) نیست» و اموهب پیش زنان بازگشت».
همچنین همسر جنادهبنکعب انصاری که شوهر و فرزندش را تشویق به یاری حسین (ع) کرده بود و آن دو در رکاب آن حضرت به شهادت رسیده بودند، خود نیز روانه میدان شد. او اینگونه رجز میخواند: «من پیر و زنی ناتوان و شکستهحالم. اما با ضربت خشن و سخت، شما را میکوبم تا از حریم فرزند فاطمه (س) حمایت کنم». او دو نفر را به قتل رساند. امامحسین (ع) به او دستور دادند برگردد و برای او دعا کردند.
زنانی که در این واقعه به دفاع از حرم امام پرداختند، تنها در لشکر امامحسین (ع) نبودند و گفته میشود که در روز عاشورا زنی از قبیله بکربنوائل که با شوهرش درمیان لشکر ابنسعد بودند، پس از شهادت امام و یارانشان، آن هنگام که لشکریان به خیمهها یورش بردند، شمشیری به دست گرفت و مقابل آنان ایستاد و گفت: «ای آلبکربنوائل! آیا جا دارد هستی دختران پیغمبر خدا (ص) به یغما برود؟ فرمانروایی نیست مگر برای خدا،ای خونخواهان پیغمبر اسلام!». شوهرش آن زن را گرفت و به طرف جایگاه خود بازگرداند.
منابع:
طبری، محمدبنجریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص ۴۳۰.
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص ۲۸.
سیدبنطاووس، اللهوف فی قتلیالطفوف، ص ۷۸.
آیتی، محمدابراهیم، بررسی تاریخ عاشورا، ص۱۵۸.
عاشورا؛ ریشهها، انگیزهها، رویدادها، پیامدها، سعید داوودی و مهدی رستمنژاد، زیرنظر آیتا... العظمى ناصر مکارمشیرازى.